مهراد جم به نام شرمندتم سردار شرمنده

باروت و اشک و خون و خاکستر
تقدیر این خاک مقدس شد
این اشتباهو ما نمیبخشیم
تکلیف این بازی مشخص شد
این قطره ها دریا میشن وقتی
خونت شبیه چشمه میجوشه
با بغض خون رو لباس تو
ایران لباس رزم میپوشه
ما خواب بودیم و تورو کشتن
شرمندتم سردار شرمنده
امروز اما مادرم داره
بندای پوتینم رو میبنده
ما خواب بودیم و تورو کشتن
شرمندتم سردار شرمنده
امروز اما مادرم داره
بندای پوتینم رو میبنده
میبینم اون روزی رو که این
مثل جهنم غرق آتیشه
رفته علمدار و علم برپاست
خونت گریبانگیرشون میشه

تو آرزوت آزادی دنیاست
از آرزو های تو میترسن
سردار آسوده بخواب حتی
وقتی از عکسای تو میترس
اسمت داره دنیارو میگیره
دنیایی که این روزا تاریکه
ما سربردارای توئیم سردار
برگشن فرمانده نزدیکه
ما خواب بودیم و تورو کشتن
شرمندتم سردار شرمنده
امروز اما مادرم داره
بندای پوتینم رو میبنده
ما خواب بودیم و تورو کشتن
شرمندتم سردار شرمنده
امروز اما مادرم داره
بندای پوتینم رو میبنده