سامان حریری به نام بسه

بسه یه شب دیگه دوباره اومد و نیستی
نشسته غم بی تو توو دلم نمیره با مستی
شکسته قلبی که به امید دیدار تو زنده است
خسته شدم از انتظاری که برام شکنجه است
عاشقم عاشق هرچی که با تو بودن بودشو
دوست دارم حس کنم دست روی قلبشو
دوست دارم فقط منو بغل کنی
باشی و بو کنم بوی خوبشو
از چشات میگیرم جونمو قلبمو
بیا با هم بریم یه جای دور
همین که میشینی کنار من
حتی برگ گلها هم جون میگیرن
دستای سردمو تو گرفتی یه روز
تا که گفتم باشیم با هم
بذار عکس های رو دیوار و حتی گلهای گالی
بگن این دوتا چقدر عاشقن
عاشقم عاشق هرچی که با تو بودن بودشو
دوست دارم حس کنم دست روی قلبشو
دوست دارم فقط منو بغل کنی
باشی و بو کنم بوی خوبشو